خیال پردازی کپلر
این هم از سفر به لوانیا. اینک دربارة خود این محل به شما بگویم. به شیوة جغرافی دانان با چیزهایی آغاز می کنم که با آسمان مشخص می شوند.
مترجم: زهرا هدایت منش
منبع:راسخون
منبع:راسخون
نوشتة: یوهانس کپلر - قسمت سوم از کتاب رؤیای کپلر
این هم از سفر به لوانیا. اینک دربارة خود این محل به شما بگویم. به شیوة جغرافی دانان با چیزهایی آغاز می کنم که با آسمان مشخص می شوند.هرچند همة لوانیا همان منظره ای را از ثوابت دارد که ما داریم، با وجود این دارای چنان منظرة متفاوتی از حرکت ها و اندازه های سیارت است که مطمئنأ باید از نظام اختر شناسی کاملأ متفاوتی برخوردار باشد.
درست همان گونه که جفرافی دانان ما دور زمین را نسبت به پدیده های آسمانی به پنج منطقه تقسیم می کنند، لوانیا نیز از دو نیم کره تشکیل شده است: یکی ساب ولوا و دیگری پری ولوا. ساب ولوا همیشه از رؤیت ولوا، که برای آن همان نقشی را دارد که ماه برای ما، برخوردار است، در حالی که پری ولوا برای همیشه از رؤیت ولوا محروم است. دایره ای که نیم کره ها را همانند دوایر متقاطعی تقسیم می کند که انقلاب های زمستانی و تابستانی را مشخص می سازند، از قطب های کیهانی می گذرد و مقسم نامیده می شود.
من نخست جنبه های مشترک بین دو نیمکره را مطرح می کنم. همة لوانیا همان توالی روزها و شب هایی را دارد که ما داریم، اما در آنجا تغییر سالانة شب و روز وجود ندارد زیرا در سرتاسر لوانیا روزها تقریبأ با شب ها برابرند، جز آن که برای پری ولوا هر روز به اندازة مقداری ثابت کوتاه تر از شب و برای ساب ولوا به همان اندازه بلندتر از شب است. تغییری که طی هشت سال پدید می آید در زیر گفته خواهد شد. اینک خورشید در هر دو قطب، در حالی که رفت و آمد شبانه روزی اش متوازن است، به دور کوه های افق دوران دارد به گونه ای که نیمی از آن پوشیده است و نیمی دیگر می درخشد، زیرا لوانیا از نظر ساکنانش بی حرکت است و ستارگان به دور آن حرکت می کنند، درست همان گونه که زمین از نظر ما ساکن است. یک شب و یک روز جمعأ با یک ماه ما برابرند، زیرا در واقع هنگامی که خورشید در بامدادان در شرف بیرون آمدن باشد، نشانی از منطقۀ البروج قابل دیدن است که روز قبل قابل دیدن نبوده است. و درست همان گونه که از نظر ما 365 گردش خورشید و 366 گردش فلک ثوابت، یا به بیان دقیقتر در چهار سال 1461 گردش خورشید و 1465 گردش ثوابت وجود دارد، از نظر ساکنان لوانیا در یک سال خورشید 12 بار و فلک ثوابت 13 بار گردش می کنند، یا به بیان دقیقتر هشت سال خورشید 99بار و فلک ثوابت 107 بار دوران دارند. اما یک دورة نوزده ساله برای ما آشناتر است، زیرا در نوزده سال خورشید 235 بار اما ثوابت 254 بار طلوع می کنند.
خورشید هنگامی در بخش مرکزی منطقه ساب ولوا طلوع می کند که ما تربیع آخر ماه را می بینیم، اما طلوع آن در بخش مرکزی منطقه پری ولوا هنگامی است که ما شاهد تربیع اول ماه هستیم. این چیزهایی را که من در رابطه با مناطق میانی می گوییم، باید در رابطه با کل نیم دایره هایی که از قطب ها و مناطق میانی به صورت عمود بر مقسم می گذرند نیز فهمید. شما می توانید این ها را نیم دایره های ولوای میانی بنامید.
حال دایره ای در نیمراه بین قطب ها وجود دارد که نقش استوای زمین ما را ایفا می کند و بنابراین می توان آن را استوا نامید. دایره هم مقسم و هم ولوای میانی را در نقاط متقابل نصف می کند؛ و خورشید هر روز تقریبأ به طور مستقیم از سمت الرأس نقاط موجود بر روی این دایره عبور می کند و در دو روز متقابل سال، هنگام ظهر دقیقأ از روی آن می گذرد. در مناطق نزدیک به دو قطب، خورشید در نیم روز از سمت الرأس میل پیدا می کند. در لوانیا تناوبی نیز در تابستان و زمستان وجود دارد، اما از نظر تغییر با تناوب زمستان و تابستان ما قابل مقایسه نیست. هم چنین آن طور که در زمین می بینیم، همیشه در زمان های خاصی از سال در مکان های ثابتی رخ نمی دهد. زیرا در فاصلة ده سال، تابستان مردم لوانیا در یک مکان خاص از یک بخش سال نجومی به بخش مقابل حرکت می کند؛ و این بدین علت است که در دورة نوزده سال نجومی یا 235 روز لوانیایی، در نزدیک قطب ها تابستان و زمستان هریک بیست بار، اما در استوا چهل بار رخ می دهند. مردم لوانیا سالانه شش« روز» تابستان دارند و بقیه زمستان است و این با ماه های تابستان و زمستان ما متناظر است. این تناوب در نزدیکی استوا چندان قابل توجه نیست، زیرا در آنجا هنگام ظهر خورشید از 50 در هر دو سوی سمت الرأس منحرف نمی شود. این انحراف در نزدیکی قطب ها بیشتر احساس می شود زیرا آن مناطق در تناوب های نیمساله با واحد نور خورشیدند یا فاقد آن، درست همانند وضعیت آن عده از ساکنان زمین که در یکی از دو قطب زندگی می کنند...
پس این هم دربارة جنبه هایی که به طریقی بین دو نیمکره مشترکند.
دربارة نیمکرة پری ولوایی
اما در رابطه با جنبه های منحصر به فرد هر نیم کره، تفاوت های زیادی بین آنها وجود دارد. تنها این نیست که حضور و غیاب ولوا باعث چنین مناظر متفاوتی شود، بلکه حتی خود پدیده های مشترک تأثیرات بسیار متفاوتی را در دو منطقه دارند و این تفاوت در تأثیرات تا بدان اندازه است که شاید درست تر این باشد که نیمکرة پری ولوایی را نامتعادل و نیمکرة ساب ولوایی را معتدل بنامیم. زیرا در پری ولوا شب پانزده یا شانزده برابر روزهای معمولی ما است و هم چون شب های بدون ماه ما همیشه تاریک است، زیرا هیچ پرتویی از ولوا آن را روشن نمی کند. بنابراین در سرما و یخ بندان هر چیزی سخت و خشک است و از آن گذشته بادهای بسیار تند و شدیدی وجود دارد. پس از شب، روز فرا می رسد و در آن هنگام خورشید کاملأ بزرگ است و نسبت به ثوابت آهسته حرکت می کند و بادی وجود ندارد و طول این روز چهارده برابر روزهای ما، یا اندکی کمتر است. بنابراین، گرمای بسیار زیادی وجود دارد، و از این رو در فاصلة یک ماه ما، که یک روز لوانیایی است، در یک محل خاص گرمایی پانزده بار سوزانتر از گرمای آفریقای ما و سرمایی تحمل ناپذیر تر از سرمای کی ویره وجود دارد.به ویژه باید توجه داشت که سیارة مریخ در مناطق میانی پری ولوا به هنگام نیم شب و در دیگر مناطق پری ولوا، هر یک در پاره شب خویش، تقریبأ دوبار بزرگتر از آنچه که در نظر ماست به نظر می رسد.
دربارة نیمکرة ساب ولوایی:
با چشم پوشی از این نیمکره، با کسانی آغاز می کنم که بر کنارة آن، یعنی در دایرة مقسم، سکونت دارند. زیرا این خاص ایشان است که فواصل زاویه ای زهره و عطارد از خورشید را بسیار بزرگتر از آنچه که ما می بینیم، می بینند. در زمان هایی خاص حتی زهره، به ویژه از نظر کسانی که در نزدیکی قطب شمال زندگی می کنند، دو برابر آن اندازه ای است که به نظر ما می رسد.اما لذت بخش ترین چیز در لوانیا، مطالعة ولوا است که ساکنان آنجا به جای ماه ما از منظرة آن لذت می برند. زیرا ماه از چشم ساکنان ساب ولوا و پری ولوا غایب است و منطقة ساب ولوایی به واسطة حضور همیشگی ولوا چنان است که منطقة دیگر به علت غیاب ولوا، پری ولوا نامیده می شود، زیرا ساکنان آن از دیدن ولوا محرومند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}